ژانرها خانوادگی

نادر میلیونری است که می خواهد شهرزاد را فقط برای خوشی اش اغوا کند. شهرزاد با آگاهی از نقشه او وانمود می کند که با معلم مدرسه ای به نام امیر نامزد کرده است.

زندگی سوپر یوپی جی سی زمانی که نوزادی را از یکی از بستگان دور به ارث می برد، دچار آشفتگی می شود.

در دهه 1940 دو پسر نوجوان و یک زن سالخورده تلاش می کنند تا از یک بی عدالتی جلوگیری کرده و اتهام قتل یک مرد سیاه پوست را از بین ببرند...

ویجی با مادرش در یک خانه قصری در اعماق جنگل‌های جنوب هند زندگی می‌کند، جایی که با به دام انداختن حیوانات برای سیرک‌ها، باغ‌وحش‌ها - هم در سطح ملی و هم در سطح بین‌المللی - امرار معاش می‌کند. او با نیمی زیبای بازگشته از ایالات متحده ملاقات می کند، هر دو عاشق یکدیگر می شوند و می خواهند ازدواج کنند. مادر ویجی به هر دوی آنها هشدار می دهد که حیوانات تازه متولد شده را از فرزندشان جدا نکنند.

آجی با نام مستعار مونا بابو، مرد جوانی نیمه سالخورده، ملایم اما ساده لوح است که دارای یک دارایی خانوادگی ثروتمند است. کارمندان و افراد مورد ادعای خیرخواهش (آرجون سینگ، جاتا شانکار، مونیشی گورباچان، بهایراو) علیه او توطئه می کنند و او را به مادرش، شاکونتالا، و برادرش، ویجی که مدت ها از او دور شده بود، معرفی می کنند. منا از این که نمی داند که آنها تقلید کننده های فریبنده هستند، بسیار خوشحال است. این .

در این درام خانوادگی تاثیرگذار در مورد دختر جوانی میباشد که به مراقبت از یک سگ آسیب دیده میپردازد.

بیوگرافی و بازآفرینی خیالی ماجراهای سه تن از گرداورندگان افسانه های آلمان.

کاپیتان "رابین کروزوئه" خلبان نیروی دریایی پس از بروز مشکل در موتور از هواپیمایش به بیرون می پرد. او به جزیره ای دور افتاده رسیده و خانه ای در آنجا می سازد. او میمونی باهوش که متعلق به یکی از برنامه های فضایی است و همچنین دختری محلی را پیدا می کند و...

فینیان مک لانگرن" که اعتقادات خاص خود به افسانه های ایرلندی را دارد، به همراه دختر خود "شارون" به سمت دره رنگین کمان افسانه ای در آمریکا حرکت می کند، جائی که اعتقاد دارد او را ثروتمند خواهد کرد...

در سال 1945 سرنوشت سوارکار معروف Lipizzaner وین در ترازو آویزان است. ژنرال آمریکایی پاتون می تواند آنها را نجات دهد اما ابتدا از آنها می خواهد که اجرای آنها را ببیند.